7سال 2018 اتفاق بزرگی در زمینه پژوهشی اثبات سهام با ارائه EIP شماره 1011 در ماه ژوئن افتاد؛ ایده استفاده ترکیبی از اثبات سهام و اثبات کار (hybrid PoW/PoS) برای رسیدن به یک سازوکار خالص مبتنی بر اثبات سهام، تقریباً دور انداخته شد. گام بزرگ بعدی اتریوم که شسپر (ترکیب کسپر و شاردینگ) نام داشت و به سرنیتی (اتریوم 2) تغییرنام داد، از 6 فاز مختلف تشکیل شده که برای انجام آن چندین سال در نظر گرفته شده است. هماکنون 8 تیم توسعه در حال کار بر روی پیادهسازیهای مستقلی هستند که شامل این موارد است:
- چینسیف سیستمز (ChainSafe Systems)؛ که بر روی یک پیادهسازی جاوا اسکریپت به نام لودستار (Lodestar) کار میکنند.
- تیم 50 نفره از کانسنسیس به نام پگاسیس (PegaSys)، که یک پیادهسازی در سطح سازمانی بر روی جاوا را مدنظر قرار دادهاند.
- گروه مستقلی به نام هارمونی که بر روی یک پیادهسازی جاوا که مبتنی بر کلاینت اصلی اتریومجی است، کار میکنند.
- پریتی تکنالجیز (Parity Technologies)؛ که در حال ساخت نسخه دوم اتریوم بر روی Rust است.
- پریزماتیک لبز (Prysmatic Labs)؛ که در حال طراحی نسخه کلاینت را با زبان گو (Go) است. (اخیرا نیز رائول جردن اعلام کرده که آزمایش کامل این نسخه انجام شده است)
- سیگما پرایم که در حال ساخت نسخه دوم کلاینت در Rust است.
- استاتوس (Status)؛ که سازنده نرمافزار پیامرسان مبتنی بر اتریوم است که اولین کلاینت بومی گوشی را با زبان نیم (Nim) پیاده کرد.
- ترینیتی، که تیم همیشه مورد حمایت بنیاد اتریوم است و کلاینتی را به زبان پایتون میسازد.
علیرغم برخی عدم موفقیتها و تغییرات در نقشه راه اتریوم 2، به نظرم فاز اول تغییرات در سه ماهه آخر سال 2019 رخ خواهد داد. (70 درصد اطمینان)
8آئوگر (Augur) که بسیاری منتظر راهاندازی آن بودند، به نظر میرسد تا حدودی (خارج از بازارهای نوظهور پیشبینی انتخاباتی) توجهات را به سوی خود جلب کرده است. احتمالا مقدار مبالغ پیشبینی شده در این برنامه غیرمتمرکز پرسروصدای سال 2019 ، از 1.5 تا 2 میلیون دلار تا بیش از 10 میلیون دلار افزایش یابد. (70 درصد اطمینان) نظر مثبت من در این باره به خاطر 6 دلیل زیر است:
- یک سال کار کردن بیوقفه بر روی این پروژه
- بهبود تجربه کاربری برای کلاینتها
- افزایش آگاهی درباره برند
- تقاضای موجود برای بازارهای پیشبینی
- یکپارچهسازی با ارزهای دیجیتال باثبات
- بازار گردانی و فراهم بهتر نقدینگی
9روایت ارزهای دیجیتال کلکسیونی که در نیمه اول سال 2018 سروصدا کرد و بطوریکه در ماه مارس 12 میلیون دلار برای بازی کریپتوکیتیز صرف شد، علیرغم باقی ماندن علاقه به مبادله آیتمهای داخل بازی، توجهات را نسبت به خود از دست خواهد داد. در حالی که این توکنهای کلکسیونی به نظر جالب میرسند، اما حس راهحلی را دارند که به دنبال مشکل است. مورد پذیرش گیمرها واقع شدن نیز از آنجا که شرکتها علاقه ندارند انحصار خود را به هم بزنند، بیشتر به یک نقشه خیالی میماند. به نظرم بازیهای شبیه به کریپتوکیتیز که در 2018 پدیدار شدند و سرمایه زیادی ندارند، سال آینده تعطیل خواهند شد. (85 درصد اطمینان)
10علیرغم هایپی که در سال جدید نیز ادامه خواهد یافت، پذیرش از سوی مشتریان برای صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) بیش از این به تأخیر خواهد افتاد. افرادی که به زیرواکس (0x) باور دارند و از نظر آنها بهترین پروتکل برای ایجاد صرافیهای غیرمتمرکز است، باید توجه کنند که حجم معاملات در بیشتر روزهای 2018 کمتر از 2 میلیون دلار بوده است. پیشبینی میکنم که مجموع حجم معاملات انجام شده بر روی زیرو اکس در دسامبر 2019، با حجم معاملات یک روز کوینبیس برابری کند. (90 درصد اطمینان) بزرگترین مشکل پیشروی پذیرش صرافیهای غیرمتمرکز در 2018 این بود که کاربر هدف بر روی آن مشخص نبود.
در حالی که معامله بدون سرویسهای نگهداری کیف پول مانند یک موهبت به نظر میرسد اما در طرف مقابل میتواند به برخی مشکلات اعم از سرعت پایین پیداکردن سفارش و تطبیق آن، پیشدستی در معامله، حریم خصوصی ضعیف، دشواریهای حسابداری و غیره موجب شود. محصولی که حتی بدون در نظر گرفتن منحنی تجربه کاربری برای سرمایهگذاران نهادی جالب نیست. هرچند ماندگاری محصول به دلیل مشارکت سرمایهگذاران خرد در بلندمدت موردی است که باید بررسی شود. علاوه بر آن، بسیاری از پروتکلهای صرافی غیرمتمرکز مبتنی بر مدل توکنهای کارمزد (به عنوان نمونه 0x)، دچار فورک خواهند شد. از این جهت عقیده دارم که موج خروشانی برای حرکت به سوی مبادلات بین زنجیرهای و گزینههای معامله، بدون نیاز به سرویسهای نگهداری عاری از توکن شکل خواهد گرفت.
11بسیاری از پروژههای برجسته نوید انواع جدیدی از بازارها را دادند؛ برای مثال بازار محاسبه یا ذخیرهسازی از جمله این موارد بود. همراه با ظهور توکنهای کاربردی، تقاضا برای راهحلهای پیشرو نابودشده به نظر میرسد؛ چرا که اولاً آیا تقاضا برای سانسورناپذیری به اندازه کافی متقاعدکننده است که افزایش هزینهها نسبت به گزینههای متمرکز را توجیه کند و ثانیاً هر کدام از بازارهای جدید به اندازه کافی رشد خواهد کرد که به مقیاس لازم برای مقبولیت دست یابد. قابل توجه است که هیچ یک از بازارهای غیرمتمرکز شکل گرفته تهدیدی برای AWS، مایکروسافت، دراپباکس و غیره محسوب نمیشود.
12احتمال میدهم که جواب سنگینی از سوی ماینرهای در بند اتریوم با ارائه هاردفورک ادامهداری، مشاهده کنیم. (60 درصد اطمینان) نقشه راه اتریوم در حال حاضر نیز با ماینرها سر جنگ و دعوا دارد. هارد فورک قسطنطنیه که برای ماه فوریه برنامه ریزی شده، پاداش بلاک را از 3 اتر به 2 اتر کاهش میدهد و این ماینرهایی که در مرز سودآوری هستند را کنار میگذارد. در حالی که کاهش عرضه یک اتفاق مثبت تلقی میشود، این بروزرسانی در کوتاه مدت موجب تقویتبخشی به دیدگاه نزولی میشود؛ هر چند اگر هزینه آینده در محاسبات فعلی وارد نشده باشد.
13توکنهای دولتی بیش از پیش جذابیت خود را از دست خواهند داد. برای من آنها انگیزههای به اشتباه هدایتشدهای هستند که حس نگهدارندگان توکنی را القا میکنند که یا حول ساختارهای قدرت موجود شکل گرفتهاند و در تصمیمات آتی پروتکل از جمله طراحی حق مشرفیت نقش اساسی را ایفا میکنند، یا اینکه برای افزایش ارزش توکن بیشتر تلاش میکنند تا چیزی که به عنوان هدف مشخص شده است. هیجان شکل گرفته پیرامون توکنهای کاربردی (با این سری تفکرات که مثلاً نیازی نیست نگران حق مشرفیت باشیم و تنها باید چیزی را بسازیم که ارزش حاکمیت داشته باشد) محصول جانبی بازار صعودی ارزهای دیجیتال بود و گواهی بر یک شک و تردید معنادار در سال 2019 خواهد بود. (60 درصد اطمینان)
14آنچه از شواهد برمیآید، گروه مالی غیرمتمرکز که به دیفای (DeFi) یا Open Finance نیز معروف است و بخش بزرگی از سرگذشت اتریوم را در 2018 تشکیل داد، ناخواسته در برابر تعصبم نسبت به بیت کوین قرار گرفته است. هدف از این جنبش ارز دیجیتال تلاش برای افزایش مداخلات اقتصادی بوده است. پیشفرض اساسی جنبش دیفای که فراهمکردن محصولات مالی بومی شده با ارزهای دیجیتال برای طرد شدگان از سیستم بانکی بوده، جاذبه مشخصی دارد. هرچند درک نمیکنم که چه بازار محصولی مناسب بخش عمده محصولات دیفای خواهد بود.
اگر این محصولات برای نهادها طراحی شوند، برای فهمیدن اینکه چگونه در بازار محصول خود را میگنجانند، باید تلاش زیادی کنم. شکل دادن خود به خود نقدینگی کار بسیار دشواری خواهد بود. همانطور که هیچ علاقهای ندارم بر روی یک سرویس مشتقه بدون خدمات نگهداری که نقدینگی ندارد، معامله کنم و همینطور مطمئنم تریدری که معامله مارجین میکند نیز نظر مشابهی دارد. حتی اگر این محصولات برای سرمایهگذاران خرد نیز ساخته شود، فکر نمیکنم به نتیجهای برسد. نظریه قابل دستیابی در بلندمدت فراهم کردن راهی برای ورود طردشدگان سیستم بانکی از سوی دیفای است. این میتواند با باز کردن درهایی به سوی بازارهای سرمایه و کالای آمریکا با سیافدیهای ساختگی درون زنجیرهای اتفاق بیافتد، اما به این شک دارم. بیشتر مصرفکنندگان در جهان، سپرده قابلتوجهی در اختیار ندارند که بازتاب این است که شاخصهای پیشتاز یا مشتقههای پیچیده روش خوبی برای پذیرش جهانی نیستند.
به عقیده من برخی از تیمهای واقع در آمریکا که در دیفای کار میکنند، در حال متحمل شدن خطری هستند که از بابت محصولات ساختار یافته آنها ایجاد شده و با بازرسیهای قانونی در این کشور روبرو خواهند شد (70درصد اطمینان) این آغازگر اپلیکیشن کشنده بعدی اتریوم است: داوری قانونی؛ برای تیمهایی که قدم در راه پیشرفت و شکستن مرزها گذاشتهاند و در ابتدا با ارائه اوراق بهادار ثبت نشده و حالا با ایجاد ابزارهای مشتقه شبه قانونی حرکتشان در جریان است.